خودم 😇خودم 😇، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره
مامانممامانم، تا این لحظه: 35 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره
بابابابا، تا این لحظه: 43 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره
از خرداد تا 1 مهراز خرداد تا 1 مهر، تا این لحظه: 2 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

خاطرات

من قهرمان خودم هستم ☘️و همیشه خواهم بود ✊😎

بوی عاشقی ❤️پارت 5

1400/3/14 10:51
نویسنده : الهه‌ی قلب
1,132 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام خوبید اومدم با پارت پنج رمانم، ببخشید اینقدر دیر به دیر پارت میدم سرم شلوغه بریم سراغ رمان 💕🍓

بوی عاشقی ❤️

پارت 5

مرینت و نینو :😅😂

~آلیا زنگ زد به رستوران تا پیتزا سفارش داد

نینو:الیااااااااااا، سفارش دادی دارم میمرم

الیا :بله سفارش دادم 

نینو ‌:اها گفتم اگر سفارش ندادی  تورو بخورم

الیا :نینووووووووو😐

مرینت و ادرین :😂

ادرین :خوب مرینت دیگه چه خبر؟😉

مرینت 😳سلامتی خبر خاصی نیست

ادرین :😃😉

~صدای زنگ در اومد

الیا :شامو اوردن

~بعد از خوردن شام نینو و ادرین میخواستن برن 

نینو :مرینت نمیره خونه

الیا :نه پیش من میمونه

نینو:میخواید منو ادرین هم اینجا بمونیم

مرینت :😳😳نه بهتره شما برین

نینو :اگه دوست دارید بمونیما

ادرین :نینو اصرار نکن شاید دوست ندارن

مرینت :اره 😅

نینو :هرجور میلتونه

نینو و ادرین :خداحافظ

الیا و مرینت:خداحافظ

الیا رو به مرینت :عجب! خوب حالا ما چیکار داریم

مرینت :الیا مجبور بودم 😶

الیا :😐بریم فیلم بمینیم

مرینت :نه من میرم بخوابم شب بخیر

الیا :شب بخیر

_مرینت 

مرینت :شب بخیر تیکی

تیکی: شب بخیر 

ادامه دارد.............

پسندها (9)

نظرات (1)


14 خرداد 00 12:54
گاییی فکر کنم توی این پارت ادامش آدرینتی میشه🐷🐷🐷🐷🐾🐾🐾😅💋این پارتم یک ذره آدرینتی شده🐻🐻🐻🐻🐱🐱🐱🐱
 
الهه‌ی قلب
پاسخ
😅فکنم تعداد پارت ها کم بشه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به خاطرات می باشد