خودم 😇خودم 😇، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره
مامانممامانم، تا این لحظه: 35 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره
بابابابا، تا این لحظه: 43 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره
از خرداد تا 1 مهراز خرداد تا 1 مهر، تا این لحظه: 2 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

خاطرات

من قهرمان خودم هستم ☘️و همیشه خواهم بود ✊😎

رمان بوی عاشقی ❤️ پارت 2

1400/2/25 10:58
نویسنده : الهه‌ی قلب
1,706 بازدید
اشتراک گذاری

بوی عاشقی ❤️

پارت 2


 

مری و تیکی :خخخخخ😂

_ادرین

پلگ :آدرین؟ تو چرا همش میخوای پیش لیدی باگ باشی؟

آدرین : متوجه نیستی اون زندگیمه

پلگ :تا وقتی که کممبر به این خوشمزگی و جیگری داری دیگه نیار به لیدی باگ هم نیست

آدرین :اه پلنگ، اشتهام کور شد.

_ساعت 6عصر

مری:تیکی بجب دیرمون میشه

~تیکی رفت توی کیف مرینت و مرینت هم رفت خونه آلیا.

آلیا :هی سلام خوش اومدی بیا تو

مری :ممنون

آلیا :خیلی خوب کردی که مثل دفعه های پیش تنهام نگذاشتی وگرنه نمیدونستم چجوری باید این پروژه رو تموم کنم.

مری:من کی تنهات گذاشتم!

آلیا :خخخ، فقط داشتم باهات شوخی میکردم

مری:آلیاااااااا😤اصلا کار خوبی نکردی

آلیا :خیله خوب بابا غلط کردم تو منو نخور

مری:خخخخخ، منم داشتم شوخی شوخی میخوردمت😜

مری وآلیا :خخخخ😂

آلیا :خوب من برم چایی بیارم

مری :چه عجب ممنون لطف میکنید دهنم خشک شد

آلیا :مزه نریز نمک دون

مری :راستی خانواده تشریف ندارن؟

آلیا :نه چند روز رفتن مسافرت من
موندم

مری:تنها؟

آلیا:آره برای همین گفتم بیای

مری:چقدر خوبه من شب اینجا میمونم، این چایی چیشد
 

آلیا:خخخ گذاشتم آب جوش بشه

~در همین موقع صدای زنگ در اومد

مری :قرار بود کس دیگه هم بیاد

آلیا :آره، نکنه یادت رفته که نینو و آدرین هم گروهی

مرینت :چی 🤯وای اصلا یادم نبود

آلیا:از دست تو دختر

~آلیا درو باز کرد

نینو و آدرین :سلام

آلیا :سلام بیاید تو

آدرین :سلام مرینت

نینو :سلام مرینت

مرینت :سلام خوبید

آدرین :ممنون مرینت تو خوبی

مرینت :منم خوبم، تو خوبی نینو

نینو :چرا خوب نباشم وقتی کبوتر عاشق رو میبینم

قیافه مرینت آدرین :😳

 

~~ادامه دارد......

پسندها (4)

نظرات (7)

الهه‌ی قلبالهه‌ی قلب
25 اردیبهشت 00 11:16
دوستان پارت 3 رو شب میزارم 😘

25 اردیبهشت 00 11:17
عالی بود آجی منتظر پارت بعدم
الهه‌ی قلب
پاسخ
😘😍
roserose
25 اردیبهشت 00 12:31
سلام  خیلی خوب بود 🌸 
الهه‌ی قلب
پاسخ
😘 

25 اردیبهشت 00 13:01
😁😁😁😁نینو کبوتر عاشق!!
الهه‌ی قلب
پاسخ
درست منظورت رو نفهمیدم 

25 اردیبهشت 00 14:12
نینو :چرا خوب نباشم وقتی کبوتر عاشق رو میبینم مگه توی رمانت اینو نگفته بودی؟ بد نیست به رمانتم یک نگاهی مینداختی ها😉
الهه‌ی قلب
پاسخ
من دقیقا نمیدونم منظورت چیه ولی جمله اصلی اینه

نینو:چرا خوب نباشم وقتی شما دوتا کبوتر عاشق رو میبینم. 

 

25 اردیبهشت 00 14:29
توی رمانت که ننوشته دو تا کبوتر عاشق🤔؟نمیدونم شاید جا انداختی دو رو🤔
الهه‌ی قلب
پاسخ
آره جا انداختم 

25 اردیبهشت 00 19:27
رمانت خیلی قشنگ بود😘😍
الهه‌ی قلب
پاسخ
😘
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به خاطرات می باشد